برخی از کاربرد های پلاكتهاي اتولوگ

ستفاده پلاكتها به علت نقشي كه در هموستاز دارند و از نظر خونريزي در محل آسيب عروقي جلوگيري ميكنند، شناخته شده است. آن ها به سطوح پيشبرنده انعقاد ميچسبند، تجمع مييابند كه به توليد ترومبين و فيبرين منجر ميگردد. پلاكتها همچنين موادي را رها ميسازند كه به ترميم بافتي كمك ميكنند و بر واكنش پذيري عروق و ساير سلولهاي خوني در روند رگزايي و التهاب اثر ميگذارند.

پلاكتهای اتولوگ:

استفاده پلاكتها به علت نقشي كه در هموستاز دارند و از نظر خونريزي در محل آسيب عروقي جلوگيري ميكنند، شناخته شده است. آن ها به سطوح پيشبرنده انعقاد ميچسبند، تجمع مييابند كه به توليد ترومبين و فيبرين منجر ميگردد.

پلاكتها همچنين موادي را رها ميسازند كه به ترميم بافتي كمك ميكنند و بر واكنش پذيري عروق و ساير سلولهاي خوني در روند رگزايي و التهاب اثر ميگذارند.

کاربرد پلاکت های اتولوگ:

پلاکت های اتولوگ در درمان بسیاری از موارد کاربردهای فراوانی دارد که به برخی از آن ها در این مقاله اشاره میکنیم

کاربرد پلاکت های اتولوگ در جراحی پلاستیک:

پلاكتهاي اتولوگ به ويژه براي ترميم بافت نرم و استخوان در جراحي پلاستيك صورت و جراحي ترميمي مفيد هستند.

استفاده از اين موارد باعث كاهش زمان جراحي، كاهش نياز به استفاده از درون و پانسمان فشاري و كاهش ميزان عوارض مي شود.

Vallonesi و همكارانش با استفاده از چسب فيبرين - پلاكت اتولوگ در موارد از دست رفتن پوست و بافت نرم  ناشي از تروماي جديد يا بيماريهاي مزمن مشاهده كردند ميزان عفونت و مدت اقامت در بيمارستان كاهش مييابد.

اين موضوع به ويژگيهاي ضد باكتريايي اين مواد و تحريك تكثير سلولي توسط آن ها مربوط ميباشد.

پروتئينهاي داراي اين دو ويژگي در مواد رها شده از پلاكتها حضور دارند.

خواص ضد التهابي و كاهش ادم و اكيموز با استفاده از ژل پلاكتي اتولوگ در 8 زن پس ژل غني از پلاكت اتولوگ نيز در متوقف ساختن خونريزي مويرگي در  از جراحي rhytidectomy plane deepمشاهده شد.

فلپ هاي جراحي در 20 بيمار كه تحت جراحي زيبايي ( face lift ، تغيير اندازه پستان يا neck lift ) قرار گرفته بودند، ديده شد افزايش زمان بهبودي ريز اغلب مشاهده مي شود.

 

 

کاربرد پلاکت های اتولوگ درترميم زخم ها:

از اوايل 1990 ،ادعا شد فاكتورهاي ترميمي مشتق از پلاكت انساني اتولوگ ( HPDWHF )روند ترميم زخم را در زخمهاي مزمن با تسهيل ايجاد بافت گرانولاسيون در اوايل فاز ترميمي، تنظيم ميكنند.

اين نتيجه گيري بر اساس مطالعه اي بر روي 27 بيمار دچار زخمهاي پوستي انجام شد كه پس از 25 هفته درمان رسمي زخم ها بهبود نيافتند.

100 %اين بيماران بطور متوسط پس از 10 هفته از استفاده از HPDWHF بهبود يافتند.

اخيراً مشخص شده است ميزان توليد اينتگرين 3 Αvβ پس از استفاده HPDWHF طي ترميم زخمهاي وريدي ساق پا افزايش مييابد و اين امر با افزايش رگزايي در محلهاي تشكيل بافت گرانولاسيون جديد ارتباط دارد.

فاكتورهاي تشديد كننده رگزايي از پلاكتها رها ميشوند. ايجاد زخم در پاها يكي از عوارض شايع ديابت است.چندين علت باعث ايجاد اين زخمها ميشوند اما اين زخمها در شرايط نوروپاتي محيطي و يا عوارض عروقي ايجاد ميگردند.

مواد رها شده از پلاكتها بر روي هزاران نفر از اين بيماران طي دورهاي ده ساله در USA آزمايش شدند و آناليز نتايج حاصل از اين بررسي باعث شد Margolis و همكارانش نتيجه گيري كنند استفاده از مواد حاصل از پلاكتها داراي اثر بخشي ثابت شده اي در اين بيماران بويژه در بيماران دچار زخمهاي شديدتر است.

در بررسي  اروپايي بر روي موارد اين بيماري نيز موفقيت اين روش درمان را نشان دادند.

اولين بررسي، توسط Tarroni و همکارانش انجام شد و موفقيت استفاده از ژل پلاكتي حاصل از مخلوط كردن پلاكت تغليظ يافته و كرايو فعال شده با batroxobin در حضور كلريدكلسيم را براي درمان زخمهاي مزمن در يك مرد ديابتي در سن 62 سال نشان داد.

زخم هاي اين بيماري پس از 8 هفته استفاده از پلاكتها درمان شد و از قطع پاي اين بيمار جلوگيري گرديد.

استفاده مكرر از مواد حاصل از ليز پلاكت اتولوگ به عنوان منبع PDWHF نيز براي درمان زخم هاي پا با طول مدت بيشتري از 4 سال در بيماران مبتلا به بتا تالاسمي موفق بوده است. بهبودي كامل اين زخمها نيز طي يك ماه مشاهده شد.

 

 

کاربرد پلاکت های اتولوگ درجراحی ارتوپدی:

فرآورده تغليظ يافته فاكتورهاي رشد اتولوگ ( AGF)كه از تغليظ پلاكتها به دست آمده در بيماران تحت جراحي Fusiin ستون فقرات كمري مورد استفاده قرار گرفته است.

مانند ترميم استخوان در اطراف ايمپلنتهاي تيتانيومي، فرضيه در اينجا اين بود كه چندين فاكتور رشد از پلاكتها رها ميشوند كه اثرات كموتاكتيك و ميتوژنيك بر سلولهاي بنيادي مزانشيمي وستئوبلاستها دارند و در نتيجه، ترميم استخوان را تسهيل ميكنند.

Lowery و همكارانش گزارش كردند استفاده از F را روي 39 بيمار در USA مورد بررسي قرار دادند.

بويژه آن ها 19 بيمار را حداقل بمدت 6 ماه پيگيري كردند ( 15 عمل Fusion خلفي و 4 عمل Fusion بين ديسكي قدامي ). در تمام موارد Fusion خلفي، AGF به همراه اتوگرافت و هيدروكسي آپاتيت Coraline بكار رفت و در تمام موارد Fusion بين ديسكي از اتوگرافت، coral و فضا ساز بين ديسكي استفاده شد.

در 15 بيمار از استخوان ستيغ ايلياك اتوگرافت و در 5 بيمار از اتوگرافت موضعي استفاده شد. در 5 بيمار، Fusion محكم استخواني پديد آمد. اگر چه در اين مطالعه، كنترل وجود نداشت.

در يك مدل حيواني بازسازي استخوان مانديل، Fennis و همكارانش گزارش كردند به نظر ميرسد PRP بطرز قابل توجهي ترميم استخواني را پس از مخلوط ساختن با استخوان پيوندي تسهيل ميكند.

كاربردهاي باليني اين فرآوردهها در ترميم موارد شكستگي عارضه دار و طي جراحي جايگزيني كامل مفصل نيز غالباً مطرح شده است.

 

 

کاربرد پلاکت های اتولوگ در جراحی چشم:

يك كاربرد جديد بالقوه اين فرآوردهها در جراحي ترميم شبكيه است. در يك كارآزمايي باليني دوسوكور و تصادفي روي 110 بيمار فرانسوي كه تحت جراحي براي مراحل 3 يا 4 ضايعات ماكولار با ضخامت كامل و ايديوپايتك قرار گرفتند، نيمي ازبيماران، فرآورده پلاكتي تلغيظ شده را نيز دريافت كردند.

يك ماه پس از جراحي، ميزان موفقيت آناتوميك براي بسته شدن ناحيه حفره ماكولا در گروهي كه پلاكت تلغيظ شده دريافت كرده بودند، بطور قابل توجهي بهتر بود.

در واقع در 52 نفر از 53 بيمار، لبه هاي ناحيه حفره بدون هيچگونه عارضه اي به هم نزديك شده بود در گروه كنترل، موفقت آناتوميك در 47 نفر از 57 نشان دادند بسته شدن آناتوميك مراحل II تا IV حفرات ماكولا در 18 بيمار از 131 بيمار ديده شد.

Gehring و همكارانش 19 نفر درمان شده با فرآورده پلاكت اتولوگ تغليظ شده روي داد.

 Callinane و همكارانش بر روي خرگوش نشان دادند درمان كمكي با پلاكت تغليظ شده اتولوگ موجب افزايش تكثير سلولها در روند ترميم ضايعات شبكيه مي شود.

 

 

عوارض و خطرات بالقوه پلاکت اتولوگ:

تا كنون از عوارض عمدهاي از كاربرد درماني لخته – پلاكت اتولوگ مشاهده نشده است. بطور واضح هماتوكريت بالا يا تعداد پايين پلاكتها ممكن است عامل محدود كننده باشد و براي تعيين تعداد پلاكتها بهينه براي استفاده از اين روشها نيز بايد مطالعات بيشتري صورت گيرد.

پلاكتها علاوه بر ترشح پروتئينها، ملكولهاي كوچك قابل انتشار و مقدار زيادي ذرات ريز حاوي پروتئينها مانند TF يا Il-1β  را رها ميسازند كه خاصيت پيشبرنده انعقاد دارند.

بنابراين، بايد اين روشهاي درمان را در نزديك عروق بزرگ، بويژه در بيماران داراي خطر بالاي ترمبوز با احتياط استفاده نمود.

استفاده هم زمان از داروهاي ضد پلاكت ميتواند بصورت تئوريك، اثر بخشي اين روش درماني را محدود سازد. استفاده از آسپرين ( يك داروي ضد پلاكت )  در برخي شرايط غير قابل اجتناب است اما مطالعات روي موارد زخم معده در اين باره جالب بوده است.

Ma و همكارانش نشان دادند ايجاد زخم معده در موشها با افزايش سطح سرمي VEGF و كاهش اندوستاتين ( يك فاكتور رگ زايي ) همراه است.

به طرز جالبي، داروهاي ضد پلاكتي تيكلوپيدين ( يك آنتاگونيست گيرنده ADP ) ، باعث اختلال در ترميم معده و رگزايي ميشود.

همچنين تغييرات سطح سرمي هر دو پروتئين را معكوس ميسازد كه اين فرآيند مشابه تخليه ايمني پلاكتها در گردش ميباشد.

اندوستاتينها از دومن انتهاي C از كلاژن XVIII و XV م شتق ميشوند و به پروتئوگليكان هاي سولفات هپارين و متاپروتئازهاي ماتريكس متصل شده، آن ها را مهار ميكنند.

اين كه چگونه اين مواد در مجموعه ي ترشح شده از پلاكتها حضور دارند، هنوز مشخص نشده است اما آن ها فرآوردههاي پروتئوليتيك ( تقريباً 20كيلو دالتون ) پروتئينهاي ماتريكس هستند و به احتمال زياد، آن ها آندوسيتوز ميشوند.

اين مطالعات نشان ميدهند چگونه داروها ممكن است بر ترميم اثر بگذارند و اينكه چگونه تغيير تعادل در پروتئينهاي توليد شده در پلاكتها ممكن است بر خصوصيات ضد رگزايي يا پيشبرنده رگزايي آن ها اثر داشته باشد.

 

 


تصاویر این صفحه
تنظیمات

مطالب مرتبط


    این پرونده را به اشتراک بگذارید :
    Facebook Twitter Google LinkedIn

    یادداشت کاربران
    درج یک یادداشت :
    نام کاربری :
    پست الکترونیکی :
    وب :
    یادداشت :
    کد امنیتی :
    6 + 5 = ?